سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ
اوقات شرعی

گـــــوش ماهـــی و صـــدای دریــــا( با خود گفتن )

چیز زیادی (سه شنبه 86/5/9 ساعت 1:58 عصر)

 

به گمانم چیز زیادی میل کرده ام

صب بری سر کار بدون صبونه

روز اول و سال نکو و بهار و خزون

اسم همکارم سوده است مثل خودم خوشگله

چقدر برام توضیح داد، تعریف کرد، منم بااینکه از ضعف داشتم کم می آوردم، اما همچنان لبخند از روی لبم پاک نمی شد  خدا می دونه چطور چشامو باز گذاشته بودم که یعنی حالا منم شادمو قبراق

تو همین یه روز یه چیزلیی فهمیدم که اعصابمو ریخت به هم

و نتیجش یه چنتا دری وری به یکی از آشنایان بود (البته تو دلم )

اما نباید جا بزنم همین اول کاری ساعت پنج دوباره باید برم

هنوز خیلی از کارام مونده

اما بدبختی اینه که نمی خوام به هیچ کدومشون برسم

خدایا نجاتم بده از سر در گمی


  • نویسنده: بهار. تابستان .پاییز. زمستان.

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ای خانوم
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 2 بازدید
    دیروز: 13 بازدید
    کل بازدیدها: 87293 بازدید
  •   درباره من
  • گـــــوش ماهـــی و صـــدای دریــــا( با خود گفتن )
    بهار. تابستان .پاییز. زمستان.
    دختر ننه بهرام .دختر جعفر خدا بیامرز و مامان زری خوشگل .زن حاج ابرام مهربون و کمی بد اخلاق . گوش ماهی و صدای دریا و در آخر به نام خدا اسم من آبادی است .
  •   لوگوی وبلاگ من
  • گـــــوش ماهـــی و صـــدای دریــــا( با خود گفتن )
  •   مطالب بایگانی شده
  • چنتا برگ داره؟
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  لینک دوستان من

  • سلی
    خواهر کوچولو
    گواش
    یوسف
    نعنا
    گیلاسی
    خر کوچولو
    یه دختر مهربون
    آقا رضا
    مدیر پارسی بلاگ
    جالبه
    وارتان
    مشق عشق
    قصه های حیاط پشتی
  •  لوگوی دوستان من