باید امیدوار بود باید به خدا تو کل کر د باید از بارون شاد کردن و امید دادن و یاد گرفت
سارا خودتو فریب نده
التماست می کنم
نذار آرزوهات بپوسن
سارا تو بزرگ تر از اونی که عمل می کنی
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
هوا بارون خورده دوست دارم برم تو حیاط و با طبیعت یکی شم واییییییییییییی سرما، لطافت ،شب
هادی با پیاده روی موافق نیست اما این اصلا مهم نیست می دونم درست می شه اگه منم درست شم
من دوست دارم با هوا یکی شم برم آقای سید ممد بعد برم بالا بالای لای ابرا اون نیمه تاریکی غرق بشم سرما رو حس می کنم از اون بالا شهر و می بینم و با سرعت تموم میام پایین می شینم روی بوم صورتی آقای شامزه رو به آسمون می خوابم تا.................
---------------------------------------------------------------------------------------------------------
امشب قراره منو هادی توی حیاط بخوابیم تو این سرما کدوممون گردن بار شدیم ؟هردومون .کدوممون کیف می کنیم ؟هردومون.
خوب دیگه هاد ی داره قهوه می ریزه
برم ژاکت بپوشم تا کم نیارم
خیلی کار دارم با امید به همون خدا می دونم درست می شه
|