ساعت 9قراره بریم .ننه به خانه برمی گردد
چقدر دوست دارم یه روز نوشته هام مثل نوشته های راضیه شن اگه دفترش رو نبرده بود حتما الان یکیشو می ذاشتم
سرشار از آرامش...
تالوفیت ها رو می دونم خوب ندادم خدا کنه سوالها رو اشتباهی نزده باشم درس خوندنم کیف می ده ها
دیگه
دلم زبل خان رو می خواد با دستاش که فقط کافیه اونا رو دراز کنه و ...
راستی.
|