RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ
اوقات شرعی

گـــــوش ماهـــی و صـــدای دریــــا( با خود گفتن )

امان از دل زینب (دوشنبه 86/10/24 ساعت 6:31 عصر)

به نام خدا

امروز عصر با ننه رفتم روضه  چه کیفی داد الهی شکر

خدای مهربونه من گناه کار ،کمکم کن هادی دوباره قصد سفر کرده اما من می خوام اینبار یکم بهتر عمل کنم

1.باهاش مهربون هستم تا آخر اگه لطف اون مهربون باشه

2. اگه خطایی ازش سر زده می بخشمش

3.صبر می کنم صبر

.................................

خدایا یه کاری کن آقای ه بیماریش خطرناک نباشه  اگرم هست زن و بچه هاش نگرفته باشن

خدایا هیچکس رو تنها نذار منم تنها نذار می خوام بنده شما باشم نه شیطون(لعنت خدا بر او باد)

...............................

دوست دارم یه روز بالاخره جواب همه سوالامو بگیرم

استاد ب چی شد اگه شد چرا شد؟

حرفاش درست بود یا نه؟
چمران چی گفت؟

و یه چرای گنده که چرا؟

.............................

وقتی اشک عزیز دلم ننه رو دیدم جیگرم سوخت اینجاست که یه جمله قلبمو آتیش میزنه

امان از دل زینب


  • نویسنده: بهار. تابستان .پاییز. زمستان.

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ای خانوم
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 3 بازدید
    دیروز: 2 بازدید
    کل بازدیدها: 86603 بازدید
  •   درباره من
  • گـــــوش ماهـــی و صـــدای دریــــا( با خود گفتن )
    بهار. تابستان .پاییز. زمستان.
    دختر ننه بهرام .دختر جعفر خدا بیامرز و مامان زری خوشگل .زن حاج ابرام مهربون و کمی بد اخلاق . گوش ماهی و صدای دریا و در آخر به نام خدا اسم من آبادی است .
  •   لوگوی وبلاگ من
  • گـــــوش ماهـــی و صـــدای دریــــا( با خود گفتن )
  •   مطالب بایگانی شده
  • چنتا برگ داره؟
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  لینک دوستان من

  • سلی
    خواهر کوچولو
    گواش
    یوسف
    نعنا
    گیلاسی
    خر کوچولو
    یه دختر مهربون
    آقا رضا
    مدیر پارسی بلاگ
    جالبه
    وارتان
    مشق عشق
    قصه های حیاط پشتی
  •  لوگوی دوستان من