هادی به سلامتی رفت
دیشب راضیه زنگ زد و گفت ماه خیلی قشنگه منم رفتم پشت بومو نگاه کردم جالب بود
آرامش دارم خیلی خدا راشکر ،دوست دارم در هر صورت با هادی عاشقانه رفتار کنم
چشمامو بستمو براش اس ام اس فرستادم :
سلام مهربونم
امشب ماه هاله داره و زیبایش منو یاد تو می ندازه دوری عاشق از معشوق زیباترین و غم انگیز ترین حادثه عالمه. زیباست، چون عاشق عاشقه و غم انگیزه چون عاشق عاشقه،تو مثل ماه برای من زیبای و مثل ماه از من دور ،بوسه ام رو به ماه امانت می دم تا اونو به تو برسونه.
------------------------------------------------
بعد هم مثل دختر های عاشق پیشه نوشتم :ماه من از چه نپوشی خود را ؟شب و رقص چهارده؟
هاله با نازو حسود بدخواه؟
----------------------------------------------
امروز ظهر امتحان دارم و هنوز نخوندم .دوست ندارم بنویسم که ننه ازم نوه می خوادو من فقط سکوت
می کنم .
|
به نام خدا
امروز عصر با ننه رفتم روضه چه کیفی داد الهی شکر
خدای مهربونه من گناه کار ،کمکم کن هادی دوباره قصد سفر کرده اما من می خوام اینبار یکم بهتر عمل کنم
1.باهاش مهربون هستم تا آخر اگه لطف اون مهربون باشه
2. اگه خطایی ازش سر زده می بخشمش
3.صبر می کنم صبر
.................................
خدایا یه کاری کن آقای ه بیماریش خطرناک نباشه اگرم هست زن و بچه هاش نگرفته باشن
خدایا هیچکس رو تنها نذار منم تنها نذار می خوام بنده شما باشم نه شیطون(لعنت خدا بر او باد)
...............................
دوست دارم یه روز بالاخره جواب همه سوالامو بگیرم
استاد ب چی شد اگه شد چرا شد؟
حرفاش درست بود یا نه؟
چمران چی گفت؟
و یه چرای گنده که چرا؟
.............................
وقتی اشک عزیز دلم ننه رو دیدم جیگرم سوخت اینجاست که یه جمله قلبمو آتیش میزنه
امان از دل زینب
|
هرچی نوشتم نابود شد !!
خدایا ............
|